English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 232 (9194 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sprint U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprints U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
tartar U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
tartars U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
gimlet U نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
gimlets U نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
typhoon U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoons U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
terrier U نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
terriers U نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
air to surface missile U موشک هوا به زمین
bull pup U نوعی موشک هدایت شونده هوا به زمین
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
hound dog U موشک هوا به زمین مخصوص هواپیماهای ب-25 با کلاهک اتمی
jupiter U نوعی موشک زمین به هواست
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redeye U موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
surface to air missile U موشک زمین به هوا موشکهای ضد هوایی
talos U نوعی موشک دریایی زمین به هوا
Other Matches
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
acre U زمین
this earthly round U زمین
soils U زمین
soiling U زمین
soil U زمین
land n U زمین
norland U زمین
rooter U زمین کن
land U زمین
geodetically U زمین
acres U زمین
real estate U زمین
lackland U بی زمین
earth U زمین
graze U زمین
ground line U خط زمین
cinder tracks U زمین دو
ground surface U کف زمین
tellus U زمین
floors U کف زمین
floored U کف زمین
grass roots U کف زمین
grazed U زمین
grazes U زمین
earths U زمین
terrain U زمین
cinder track U زمین دو
floor U کف زمین
aerospace U جو زمین
field U زمین
ground U کف زمین
domains U زمین
domain U زمین
extra terrestrial U زمین
earthing U زمین
fielded U زمین
floor U کف زمین
fields U زمین
ground U زمین
globe U زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
globes U زمین
ground U : زمین
levelling rod U زمین پیمایی
territories U زمین ملک
quick ground U زمین سست
loose ground U زمین سست
deer lick U زمین شوره
ground connection U اتصال زمین
route U به زمین نشاندن
level land U زمین مسطح
territory U زمین ملک
shell U قشر زمین
losse earth U زمین خوره
cultivated land U زمین محیات
dead group U زمین بیروح
gored U زمین سه گوش
gores U زمین سه گوش
goring U زمین سه گوش
plant U در زمین قراردادن
plants U در زمین قراردادن
marchland U زمین مرزی
mallet field U زمین چوگان
panhandled U زمین باریکه
panhandles U زمین باریکه
panhandling U زمین باریکه
lowland U زمین پست
low land U پستی زمین
dead earth U اتصال زمین
low land U زمین پست
panhandle U زمین باریکه
gore U زمین سه گوش
shelling U قشر زمین
shells U قشر زمین
sideline U خط کنار زمین
sidelined U خط کنار زمین
sidelines U خط کنار زمین
sidelining U خط کنار زمین
land grading U تسطیح زمین
land capacity U کاراوری زمین
land alide U لغزش زمین
laigh U زمین پست
terrestrial U زمین خاکی
landward U بسوی زمین
demesne U تملک زمین
key terrain U زمین مهم
key terrain U زمین حساس
badland U زمین لم یزرع
grounding U ایجاد زمین
grounding U زمین کردن
land measurer U زمین پیما
lared of the covenant U زمین موعود
landed a U ملک زمین
land tax U مالیات بر زمین
barren land U زمین لم یزرع
lacrosse field U زمین لاکراس
land tax U مالیات زمین
land restoration U بازسازی زمین
land reclamation U عمران زمین
west U مغرب زمین
land reclamation U ابادانی زمین
ground level U سطح زمین
ground level U تراز زمین
land of promise U زمین موعود
banquette U زمین بلند
invalidism U زمین گیری
baselines U خط انتهای زمین
midfield line U خط میانی زمین
playing area U محدوده زمین
plat U تکه زمین
foreground U زمین جلوعمارت
planned chart U کروکی زمین
physical characteristics U خصوصیات زمین
center stripe U خط میانی زمین
pervious ground U تراوا زمین
permeable ground U زمین تراوا
permeable ground U تراوا زمین
center line U خط وسط زمین
center line U خط میانی زمین
circumnavigate U زمین رادورزدن
cohesive soil U زمین چسبناک
collctive land U زمین مشاع
certificate of land U قباله زمین
land U به زمین نشستن
playing court U زمین بازی
rear court U انتهای زمین
rammer U زمین کوب
punner U زمین کوب
punner U زمین سفت کن
public domain U زمین خالصه
public d. U زمین خالصه
protective earthing U زمین محافظ
aloft U در بالای زمین
pronely U روبه زمین
profile line U نیمرخ زمین
routes U به زمین نشاندن
predial or prae U وابسته به زمین
feature line U خط عوارض زمین
change court U تعویض زمین
champaign U زمین مرتفع
parterre U در طول زمین
collective land U زمین مشاع
broken country U زمین دوعارضه
broken country U زمین مضرس
neutral earth U زمین خنثی
natural ground U زمین طبیعی
contour line U خط برجستگی زمین
mool U زمین خشک
mixed graze U توام زمین
mid court U وسط زمین
measuring rod U گز زمین پیمایی
measurement ofland U زمین پیمایی
breaking into the ground U فرورفتن در زمین
core of the earth U هسته زمین
courtside U کنارههای زمین
marsh land U زمین ماندابی
cricket field U زمین کریکت
moors U زمین بایر
moored U زمین بایر
moor U زمین بایر
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com